بهاربهار، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 30 روز سن داره

بهار عمرم

22 ماهگی

جگرررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررر مامان سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام  21 ماهگیت مباررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررک 94/4/17 : ماه رمضان مبارک نازنینم این دومین سال از ماه مبارکه که کنار سفره ی افطار هستی و به ما افطار حسابی میچسبه ،امسال بابایی مشکل داره نمیتونه روزه بگیره فقط مامانی و داداش مهیار روزه ایم،داداشی طفلک هم درس میخونه هم روزه ست خیلی براش دعا میکنم که ان شالله کنکور سال بعد نتیجه ش رو هرچی دوست داره ببینه. گلم چی بگم از این روزها که واسمون خودتو لوس میکنی چه نازو ادایی داری وقتی چیزی میخوای انقدر خودتو میچرخونی و تکون میدی خلاصه دلبری میکنی که اون لحظه...
18 تير 1394

آتلیه ی خانگی

94/4/5 :بیست ماه و بیست و پنج روزگی(یکسال و هشت ماهگی) دختر نازنینم امروز یکی از خانمهای عکاس که آتلیه دارند دعوت کردم خونه مون تا از شما عکس بگیرند ؛البته زهرا ی دایی جونم اومد تا خانم عکاس ازش عکس بگیره چه وضعی شده بود خونه مون ،لباسهاتون یه طرف ..اسباب بازی یکطرف ...خلاصه حسابی شلوغ شده بود اما خدا کنه عکسهای خوبی شده باشه، چند روز طول میکشه تا برامون بفرسته. راستی یادم رفت بگم همینکه خانم عکاس وسایلشو درمیاورد و بعدش پارچه ی سفید برای زدن به دیوار یه جیغی زدی و شروع کردی به گریه کردن و رفتی عقب،گریه میکردی میگفتی نه نه ...خلاصه که تا عادت کنی به عکس گرفتن مکافاتی داشتیم اول زهرا عکس گرفت یکم که خیالت راحت شد تازه بعدش جاهای...
7 تير 1394
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بهار عمرم می باشد